کد مطلب:36594 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:105
بعضی ها گفته اند كه بارزترین مظهر حاجتمندی انسانها، دعاست. یعنی آنجا كه آدمی از خدا چیزی می خواهد. لكن این امر اولا مسبوق به مبانی ویژه ای است و ثانیا تا آن مبانی تحكیم نشود و تا معنی دعا به درستی فهمیده نشود، سوالات و اشكالاتی را ایجاد خواهد كرد. اگر كسی دعا كردن را مظهر حاجتمندی انسان به درگاه باری بداند، در آن صورت زندگی بی خدا، زندگی بی دعا خواهد بود. و آنگاه ممكن است پرسیده شود كه مگر حذف دعا چه لطمه ای به زندگی آدمیان خواهد زد؟ در جوامعی كه بر اساس تدین و خداشناسی بنا نشده و آدمیان رفته رفته فارغ از یاد خداوند شده اند و دعا در میانشان نقشی ندارد، زندگی كدام كاستی را یافته است كه جبرانش محتاج به دعاست؟ آیا مشكلات حادث در عرصه ی برنامه ریزیهای اقتصادی و سیاسی، یا فی المثل كمبود آب و برق و... را می توان صرفا با دعا و حاجت خواستن از خداوند حل نمود؟ یا برای نیل به مقصد، باید به برنامه ریزیها و محاسبات علمی متوسل شد و مقدمات مادی مناسب با هدف را برگرفت؟ اگر چنین است، در آن صورت میان یك جامعه خداشناس و خداگرا با یك جامعه ی غیر خداشناس و غیر خداگرا چه تفاوتی وجود خواهد داشت؟ پیداست كه مسئله را باید قدری ژرفتر بكاویم.